آتیلا جانآتیلا جان، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

ღ آتیلا جون ... ღ

نوشتن این وبلاگ از اولین نشانه های وجودت در دنیایمان آغاز شد

خاطرات ۱۴۰۰-۱۴۰۱

آتیلای نازنینم دورت بگردم پسر قشنگم این مدت که اینجا نه چیزی نوشته شد و نه عکسی گذاشته شد ، با شوق اومدن عضو جدید خانواده مون سپری شد… روزهای قشنگی که پشت سر گذاشتیم مجال حضور تو وبلاگ قشنگمون رو ازم گرفت و حالا بعد مدت ها تونستم بیام و از خودمون بهت بگم… حالا که مینویسم لیام خان خوابه و شما بیرون از خونه با دوستات دوچرخه سواری میکنی… منو بابا جان هم در حال نوشیدن چای داغ بعد از ظهر هستیم… تو این مدت همه چی خوب و عالی و روزها یکی از یکی قشنگتر سپری میشدن تا اینکه خبر تلخ مرگ پدر بزرگ درست چهل روز مونده به بدنیا آمدن لیام جانم کام شیرینمون رو تلخ کرد و حال روزهامون رو بد… نمیخوام از...
12 مرداد 1401
1